نوروزنامه
سلام پست قبلي اولين روزي بود که اومده بودم سرکار و خيلي داغون بودم الانم بهتر نيستم اما بايد بگم عيد خيلي بهمون خوش گذشت هرچقدر ازش بگذره يادم ميره که بگم چه عيد خوبي بود بحمداله پس اينجا مينويسم که يادم بمونه. سال جديد با يه مار خوش خط و خال اومده سراغمون اميدوارم براي همه ثروت و سلامت و روزي حلال و نعمت به همراه بياره. ما هم به لطف همت عمه جون ساميار راهي سفر شديم واقعا خدا براش خوب بخواد اگه به خودم بود چون يکم ساميار گرفتگي صدا داشت و آبريزش بيني ترجيح ميدادم تو خونه زانوي غم بغل بگيرم (عجيبه ! مگه نميدونستي که من رواني شدم ) ولي ديگه براي اينکه شرمنده ش نشيم چون بخاطر ما از اصفهان اومده بود تهران ديگه راهي سفر شديم... ب...
نویسنده :
مامان شراره
10:20